درجلد اول بخاری ص158وجلد دوم ص163آورده شده است که :عزرائیل رفت جان موسی(ع)رابگیرد,حضرت موسی(ع)حاضرنشد وبگو ومگوشدو...موسی عصبانی شد,سیلی به صورت عزرائیل زد,یک چشم عزرائیل کور شدپیش خدا رفت وگله کرد,خدا هم گفت:دیگر علنی نروی جان مردم رابگیری,مخفیانه بروتا ازکسی کتک نخوری إإإ
حدیث دیگر:موسی رفت آب تنی کند ,لباس خود را روی سنگی گذاشت,وقتی از آب بیرون آمدوخواست لباسش رابردارد که ناگهان سنگ به حرکت درآمدولباس موسی راهم برد,موسی لخت به دنبال سنگ می دوید وداد می زد((ثوبی حجر,ثوبی حجر)),سیوطی هم این حدیث رانقل کرده است چنانکه این حدیث راصحیح مسلم نیز در جلد دوم در فضایل موسی (ع)جزو فضایل آن حضرت شمرده اندکه موسی(ع)لخت شده است إچرا؟إ برای اینکه حرف هایی در مورد موسی(ع)می زدند,خدا خواست اورا لخت به مردم نشان دهدإ
۱ نظر:
وهابی ها کی حرف منطقی و با پایه و اسای می زنن که حالا این یکی رو اهمیت بدیم
ارسال یک نظر