یزید کارهای خوب ونیک فراوانی انجام داده است,آیا طبق این آیه قرآن که خوبی ها,بد ی ها رااز بین می برند,جرم وجنایت یزید از بین نمی رود ونباید به پاکی یزی

«احباط»و«تکفیر»ازجمله مباحث علم کلام است.«احباط»یعنی مکلف,ثواب پیشین رابا گناه بعدی از بین ببردو«تکفیر»یعنی گناهان پیشین باطاعت بعدی پوشانده شود.

مامعتقدیم که احباط وتکفیرامری ممکن است وهیچ گونه ظلمی ازآن حاصل نمی گردد,آیات و روایاتی نیز صریحا برآن دلالت دارند,گناهانی مانند:ارتدادپس از ایمان,شرک,کفروبی حرمتی نسبت به پیامبراسلام (ص)موجب می شود تاایمان وعمل صالح گذشته,از بین رفته وپاداشی به آنها تعلق نگیرد.همچنین ایمان به خدا,توبه,اجتناب از گناهان بزررگ وبرخی ازکارهای نیک مانندهجرت,جهادوشهادت درراه خدا می توانند نقشی درجبران شرک,کفر وگناهان گذشته ,داشته باشند,اما باید توجه داشت که نقش اعمال صالح در جبران گناهان گذشته,درصورت قبولی آن است.این رانیزمی دانیم که یکی ازشرائط قبولی اعمال نیک,«موافات برایمان»است:یعنی کسانی که در لحظه پایان زندگی کافر باشندواز ایمان برخوردار نباشند,اعمال گذشته آنها(حتی اعمال نیکی که در حال ایمان انجام داده اند)طبق صریح آیات قرآن حبط ونابود می گردد.گفتنی است,بحث کلامی نقش ایمان وکفر وتأثیر آنها در سعادت وشقاوت ابدی انسان ورابطه میان ایمان وعمل صالح,دارای پیشینه ای بسیار طولانی است,دراین میان برخی همچون خوارج راه افراط را پیمودندوهیچ جایگاهی برای ایمان لحاظ نکردندومعتقد شدند که ارتکاب گناه عامل مستقلی برای شقاوت ابدی است,بلکه موجب کفر وارتداد می شود.درمقابل مرجئه معتقد شدند که وجود ایمان برای سعادت کافی است وارتکاب گناه ضرری به سعادت مؤمن نمی زند ودرحقیقت,عمل انسان نقش چندانی درسرنوشت وی ندارد.

اما مکتب اهل بیت نه کثرت گرایی رامی پذیردکه صرفا به عمل توجه دارد ونه اصالت عمل پراگماتیست ها را بدون اشکال تلقی می کند ونه هریک از ایمان وعمل صالح رابه تنهایی در نجات انسان کافی می داند درست است کهعمل سازنده انسان است,ولی آن عمل می تواند چنین نقشی راایفا کند که از روی ایمان ونیت خالص الهی باشد:عملی که علاوه برحسن فعلی دارای حسن فاعلی نیز باشد.به عبارت دیگردراین مکتب ایمان وعمل هردو اصالت دارندوایمان بدون عمل اساساٌ انسان رااز حوزه ایمان بیرون می برد وعمل بدون ایمان نیز ارزش چندانی ندارد.حال بافرض پذیرش این ادعا که یزید در دوران زندگی خود,اعمال نیکی نیز داشته است وبا صرف نظر از جنایات بعدی او, درباره ی چنین شخصی باید گفت:گناهان او به حسنه مبدل نخواهد شد,زیرا از مباحث گذشته دانسته شد که ایمان قرین عمل او نبوده است,علاوه براین او برمسندی تکیه زده بود که از آن او نبود.بدیهی است که نمی توان گناهش را با گناه دیگری پوشاند .پس او قبل ازاین جنایت اگر عمل نیکی داشته,با شرک وکفر وبی حرمتی به رسول خدا,و...اسباب حبط آن را فراهم کرده است واگر بعد از این جنایت نیز عمل نیکی انجام داده که مستحق پاداشی نبوده است واین اعمال او بدون ایمان ارزشی نداشته است تا گناهانی مانند عوامل احباط را,بدون کیفر سازد.

(برای تفصیل جواب رجوع شود به کتاب ((نگرشی عرفانی,فلسفی وکلامی به:شخصیت وقیام امام حسین(ع))

۳ نظر:

ناشناس گفت...

سلام بر شما یار گرامی و عزیز

موضوعات بسیار خوبی را برای بررسی انتخاب کرده اید.
امیدوارم به زودی فرصت مطالعه و استفاده از نتیجه زحمات شما را به دست آورم.
انشاءالله این تلاش ها مورد رضایت حضرت ولی عصر عجل الله فرجه الشریف واقع شود.
ملتمس دعا
یاعلی مدد

حبیباله خدایی گفت...

سلام بر شما دوست گرامی قطعاوبلاگ نویسی یکی از نیازها و وظیفه میباشد لطفا تصاویر و کلیپهای جنایات را زیاد کنید

دادشاه گفت...

دوست عزیزچند تا پست جدید اماده کردم برای فرستادن پیگیر باشین تو تصاویر جنایات وهابی ها علیه شیعیان