خاطره ای ازآقاى جهرى (از مسئولين سابق وهابيت در سنگاپور)ا

لاجرم سفر به پايان رسيد وروح و روان من از آب زلال اهل بيت و فرزند خلف آنان پاك و منزه و معطر گشته بود اما دل كندن از چنين فضايى برايم دشوار بود ولى بالاخره سوار بر هواپيما شديم و به سوى كشور خود رهسپار گشتيم تا آن زمان شيعه‏ اى در ديار ما نبود و يا اگر بود من از آن بي اطلاع بودم پس از رسيدن به سنگاپور تغيير افكار و مذهب خود را از همراهان، آشنايان، خانواده‏ ام كتمان نمودم و سعى در مستحكم كردن اين عقيده داشتم. در زمان خواندن نمازهايم مادرم مرا كنترل كرده و از من سوال مي كرد كه نماز را چرا در پنج وقت نمي خوانى كه با كتمان اين موضوع و تقيه كردن اين موضوع را گذراندم لذا با شيعيان كشورهاي اندونزى و مالزى ارتباط پيدا كردم و خود را مجهز به علم و معرفت نمودم تا بتوانم اين مذهب حقه جعفرى را اشاعه و ترويج دهم، ابتدا از خانواده خود شروع كردم و همسرم را دعوت به اين امر نمودم كه او نيز به لطف خداوند متعال شيعه شد و بيشترين كمك را در ترويج ‏برنامه ‏هايم به من كرده است. سپس با همكارى همسرم باجناقهاى خود را به اين صراط مستقيم دعوت نموديم كه آنهم موثر افتاد و بحمدالله همگى آنها شيعه شدند و در اين راستا با يكديگر جلسات هفتگى داشتيم كه دولت ‏سنگاپور اقدام به كنترل و جاسوسى جلسات ما را نمود ولى پس از اينكه متوجه شد كه ما در اين جلسات خطرى نداريم و فقط صحبت مذهبى مي كنيم ديگر با جمع ما كارى نداشتند ولى هنوز كنترل خود را بر ما دارند. و از آنجايى كه خداوند اگر بخواهد هدايت مي كند لطف و رحمتش شامل حال ما شد و ما توانستيم در اين مدت شعاع تبليغ خود را به تمام شهر و كشور توسعه داده و مروج مذهب شيعه بشويم كه تا بحال بالغ بر 1100 نفر از افراد اين كشور به مذهب شيعه گرويده ‏اند و از خداوند متعال خواستاريم كه اين توفيق را بر ما روز افزون نمايد. البته لازم به ذكر است كه در طى اين مدت مشقتها و سختي هايى را نيز متحمل شده‏ ايم كه شيرينى پيشرفت كار آن تلخي ها را از كام ما مي زدايد

نقل از وبلاگ شیعه شدگان
ارسال شده در تاریخ1388/8/24

هیچ نظری موجود نیست: