آیا این که می‌گویند خود شیعه‌ها امام حسین علیه السلام را کشتند صحت دارد ؟


در ابتدا به عنوان مقدمه باید گفت که ایشان همان کسانی هستند که ادعا می کنند : قتل الحسین بسیف جده حسین با شمشیر جدش کشته شد .


و می خواهند کشته شدن امام حسین علیه السلام را بر عهده دین و جد بزرگوارش بگذارند . در این زمینه می توانید به بخش شبکه سلام / امام حسین و ابن تیمیه 1 مراجعه فرمایید .
http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=salam&id=57
اما پاسخ سوال ها :
1- جنگیدن با امام حسین علیه السلام منافات با شیعه بودن دارد :
طبق آنچه که در کتب لغت آمده است شیعه به معنی تابع و پیرو است ؛ بنا بر این اقدام کوفیان در قتل امام حسین علیه السلام منافات با مفهوم شیعه دارد و حتی اگر ثابت شود قاتلین امام حسین علیه السلام ، روزی هم به ظاهر اظهار تشیع می کردند با این جنایت ثاتب کرده اند که دشمنان اهل بیت هستند نه پیروان آن بزرگواران :
در این زمینه کلام سید امین را در کتاب اعیان الشیعه در منظر خوانندگان قرار می دهیم :
« حاش لله أن یکون الذین قتلوه هم شیعته ، بل الذین قتلوه بعضهم أهل طمع لا یرجع إلى دین ، وبعضهم أجلاف أشرار ، وبعضهم اتبعوا روءساءهم الذین قادهم حب الدنیا إلى قتاله ، ولم یکن فیهم من شیعته ومحبیه أحد ، أما شیعته المخلصون فکانوا له أنصاراً ، وما برحوا حتى قتلوا دونه ، ونصروه بکل ما فی جهدهم ، إلى آخر ساعة من حیاتهم ، وکثیر منهم لم یتمکن من نصرته ، أو لم یکن عالماً بأن الأمر سینتهی إلى ما انتهى إلیه ، وبعضهم خاطر بنفسه ، وخرق الحصار الذی ضربه ابن زیاد على الکوفة ، وجاء لنصرته حتى قتل معه ، أما ان أحداً من شیعته ومحبیه قاتله فذلک لم یکن ، وهل یعتقد أحد إن شیعته الخلص کانت لهم کثرة مفرطة ؟ کلا ، فما زال أتباع الحق فی کل زمان أقل قلیل ، ویعلم ذلک بالعیان ، وبقوله تعالى : « وقلیل من عبادی الشکور » .
أعیان الشیعة 1 / 585
منزه است خداوند از اینکه قاتلین امام حسین علیه السلام از شیعیان باشند ؛ بلکه کسانی که ایشان را کشتند از اهل طمع بودند که دین نداشتند و بعضی از اشرار نا اهل بودند و بعضی از ایشان به دنبال رؤسای خود رفتند ؛ رؤسایی که دوستی دنیا ایشان را به جنگ حسین بن علی علیه السلام کشانده بود ؛ و در بین ایشان کسی از شیعیان و دوست داران حضرت نبود ؛ اما شیعیان حضرت و مخلصین برای حضرت همگی یاران او شدند و در اینکه در راه او کشته شوند درنگ ننمودند ؛ و او را تا آخرین لحظات زندگانی با تمام نیرو یاری کردند ؛ و بسیاری از ایشان نیز نتوانستد حضرت را یاری بنمایند یا نمی دانستند که کار حضرت به اینجا منتهی خواهد شد ؛ بعضی نیز در این هنگام جان خود را به خطر انداخته و حصاری را که ابن زیاد دور کوفه کشیده بود شکستند و برای یاری حضرت آمدند تا اینکه در کربلا شهید شدند ؛ اما اینکه ادعا شود که یکی از شیعیان در جنگ با حضرت حضور داشته است این صحت ندارد ؛ و آیا کسی می تواند اعتقاد داشته باشد که یکی از شیعیان و دوست داران حضرت که چنین علاقه ای به حضرت داشته اند به جنگ ایشان برود ؟ هرگز ؛ همیشه چنین بوده است که طرفداران حق در هر زمانی اندک بوده اند و این همیشه دیده شده است و خداوند فرموده اند : "و عده کمی از بندگان من شکرگذار هستند "
2- قاتلین امام حسین علیه السلام شیعه آل ابی سفیان بودند :
این اشکال که امام حسین قاتلین خویش را شیعه خطاب کرده اند از موذی گری عده ای نشات می گیرد که می دانند لفظ شیعه در لغت به معنی طرفدار است و چون در این لفظ اکنون در مورد طرفداران امیر مومنان علی علیه السلام به کار می رود وقتی عباراتی مانند عبارات ذیل را می بینند ، انتهای آن را حذف کرده و تنها می گویند قاتلین امام حسین علیه السلام شیعه بوده اند و نمی گویند که مقصود از شیعه در این کلام چیست و اصل منبع را نیز ذکر نمی نمایند .
در بسیاری از روایات آمده است که وقتی حضرت دشمنان خویش را مورد خطاب قرار دادند فرمودند : ای شیعیان و طرفداران خاندان أبی سفیان :
« ویلکم یا شیعة آل أبی سفیان ، إن لم یکن لکم دین ، وکنتم لا تخافون یوم المعاد ، فکونوا احراراً فی دنیاکم هذه ، وارجعوا إلى احسابکم ، إن کنتم عرباً کما تزعمون »
أعیان الشیعة للسید الأمین 1 / 609
وای بر شما ای طرفداران خاندان ابو سفیان ؛ اگر دین ندارید و از روز قیامت نمی ترسید در دنیای خودتان آزاده باشید ؛ و به اصل خود بازگردید اگر عرب هستید – همانطور که گمان می کنید –
لذا ایشان این نکته را دست آویز قرار داده با تحریف می خواهند چنین وانمود کنند که شیعیان – یعنی طرفداران امیر مومنان – امام حسین علیه السلام را به شهادت رسانده اند .
3- اهل سنت تنها یاران امام حسین را شیعه ایشان می دانند :
زهیر بن قین از یاوران امام حسین علیه السلام است ؛ در کتاب تاریخ طبری در مورد وی می نویسد :
فقال له زهیر یا عزرة إن الله قد زکاها وهداها فاتق الله یا عزرة فإنی لک من الناصحین أنشدک الله یا عزرة أن تکون ممن یعین الضلال على قتل النفوس الزکیة قال یا زهیر ما کنت عندنا من شیعة أهل هذا البیت إنما کنت عثمانیا
تاریخ طبری ج 4 ص 316
زهیر به عزره گفت : ای زهیر خداوند او را پاک گردانید و هدایت نمود ؛ پس از خدا بترس که من از خیر خواهان توام ؛ تو را به خدا قسم می دهم که مبادا از کسانی باشی که گمراهان را در کشتن جان های پاک یاری می کنی ؛ وی پاسخ داد : ای زهیر ما تو را از شیعیان این خاندان نمی دانستیم ( ولی امروز تو را در صف شیعه او می بینیم ) تو عثمانی ( از طرفداران عثمان ) بودی!!!
این عبارت به خوبی بیانگر آن است که دشمنان امام حسین علیه السلام مردم را در دو صف و دو جبهه قرار داده بودند :
1- شیعیان امام حسین : کسانی که در صف یاوران امام حسین علیه السلام بودند .
2- غیر شیعه : کسانی که در طرف مقابل و بر علیه حضرت صف گرفته بودند .
4- شیعه در کوفه در اقلیت بودند :
طبق آنچه در مصادر تاریخی آمده است شیعیان در کوفه تنها عده کمی از جمعیت 15000 نفری کوفه را تشکیل می دادند ؛ که بسیاری از ایشان در زمان معاویه تبعید شده و یا به زندان افتاده و عده بسیاری نیز به شهادت رسیدند . بسیاری از ایشان نیز به خاطر مشکلات به شهرهای دیگر مانند موصل و خراسان و قم پناهنده شدند ؛ عده بسیاری از ایشان نیز مانند بنی غاضره می خواستند به یاری حضرت بشتابند که سربازان عبید الله بن زیاد مانع شدند .
به همین جهت این ادعا که کوفه شهر شیعیان بوده و ایشان امام حسین علیه السلام را به شهادت رسانده اند نیز بی معنی است .
برای این مطالب شواهد بسیاری وجود دارد :
معاویه شیعیان را در کوفه از بین برد :
کتب معاویة نسخة واحدة الى عماله بعد عام المجاعة أن برئت الذمة ممن روى شیئا من فضل ابى تراب واهل بیته فقامت الخطباء فی کل کورة وعلى کل منبر یلعنون علیا ویبرءون منه ویقعون فیه وفی أهل بیته وکان أشدّ الناس بلاء حینئذ أهل الکوفة؛ لکثرة من بها من شیعة على علیه السلام، فاستعمل علیهم زیاد بن سمیّة وضمّ إلیه البصرة فکان یتتبّع الشیعة وهو بهم عارف لأنّه کان منهم أیّام على علیه السلام، فقتلهم تحت کلّ حجر ومدر، وأخافهم، وقطع الأیدى والأرجل، وسمل العیون، وصلبهم على جذوع النخل وطرفهم وشرّدهم عن العراق، فلم یبق بها معروف منهم.
شرح نهج البلاغة ، ج11 ، ص 44 و النصایح الکافیة ، محمد بن عقیل ، ص 72 .
معاویه بعد از سال خشکسالی ، نامه ای به یکی از کارگزاران خویش نوشت که هرکس که چیزی از فضیلت های ابو تراب ( امیر مومنان علی علیه السلام ) و خاندان او را نقل کند ، در مقابل او هیچ گونه مسئولیتی شما را تهدید نمی کند ( هرچه با وی کردید جایز است ) ؛ پس سخنرانان در هر منطقه و بر هر منبری علی را لعن کرده واز او بیزای می جستند و به او و اهل بیت او دشنام می دادند ؛ و بیچاره ترین مردمان در آن زمان مردم کوفه بودند ؛ زیرا شیعه علی علیه السلام در آن شهر زیاد بود ؛ پس معاویه زیاد بن سمیه را حاکم بر آنجا قرار داده و بصره را نیز تحت امر او قرار داد ؛ او به دنبال شیعیان می گشت – او شیعیان را می شناخت ، زیرا در زمان خلافت علی علیه السلام از طرفداران او بود – پس ایشان را حتی در زیر هر سنگ و کلوخی پیدا کرده و می کشت ؛ و یا تهدید می کرد ؛ و دست ها و پا ها را جدا کرده و چشم ها را کور می نمود ؛ و ایشان را بر تنه های درخت خرما به دار می کشید ؛ و یا از عراق بیرون می کرد ؛ تا جایی که کسی از شیعیان شناخته شده در عراق باقی نماند .
اکثر کوفیان ، طرفداران خلیفه دوم بودند :
بسیاری از روایات و کلمات تاریخی را می بینیم که به خوبی دلالت می کند که ایشان از طرفداران خلفای قبل از امیر مومنان علی علیه السلام بوده اند از آن جمله می توان به ماجرای ذیل که آن را بسیاری از مولفین کتب تاریخی روایت کرده اند اشاره کرد : که وقتی امیر مومنان علی علیه السلام خلافت را در کوفه به دست گرفتند خواستند یکی از بدعت های عمر – نماز تراویح – را ریشه کن نمایند ؛ لذا به امام حسن علیه السلام دستور دادند که به مسجد رفته و مانع مردم شوند اما تا حضرت با این عمل مخالفت نمودند ، مردم صدا به اعتراض بلند کرده که "وای سنت عمر از دست رفت"
شرح نهج البلاغة ابن أبی الحدید از علمای اهل سنت ج 12ص 283 و وسائل الشیعة (الإسلامیة) مرحوم حر عاملی از علمای شیعه ج 5 ص 192 روایت شماره 2
این ماجرا به حدی گسترده بود که حضرت در ضمن خطبه ای مفصل می فرمایند من از شورش عمومی و نیز از بر هم خوردن پایه های حکومت اسلامی در کوفه ترسیدم !!!این خود بیانگر آن است که بیشتر مردم کوفه از طرفداران خلیفه دوم بودند و این با شیعه بودن منافات دارد
علی بن إبراهیم ، عن أبیه ، عن حماد بن عیسى ، عن إبراهیم بن عثمان ، عن سلیم بن قیس الهلالی قال : خطب أمیر المؤمنین ( علیه السلام ) فحمد الله وأثنى علیه ثم صلى على النبی ( صلى الله علیه وآله ) ، ثم قال ... قد عملت الولاة قبلی أعمالا خالفوا فیها رسول الله ( صلى الله علیه وآله ) متعمدین لخلافه ، ناقضین لعهده مغیرین لسنته ولو حملت الناس على ترکها وحولتها إلى مواضعها وإلى ما کانت فی عهد رسول الله ( صلى الله علیه وآله ) لتفرق عنی جندی حتى أبقى وحدی أو قلیل من شیعتی الذین عرفوا فضلی وفرض إمامتی من کتاب الله عز وجل وسنة رسول الله ( صلى الله علیه وآله ) ... والله لقد أمرت الناس أن لا یجتمعوا فی شهر رمضان إلا فی فریضة وأعلمتهم أن اجتماعهم فی النوافل بدعة فتنادى بعض أهل عسکری ممن یقاتل معی : یا أهل الاسلام غیرت سنة عمر ینهانا عن الصلاة فی شهر رمضان تطوعا ولقد خفت أن یثوروا فی ناحیة جانب عسکری ما لقیت من هذه الأمة من الفرقة وطاعة أئمة الضلالة والدعاة إلى النار .
الکافی للشیخ الکلینی ج 8 ص 58 شماره 21
امیر مومنان خطبه ای خوانده و در آن خدا را حمد و ثناء گفته و سپس بر رسول خدا ( صلی الله علیه وآله وسلم ) درود فرستادند ؛ سپس فرمودند : ...
خلفای قبل از من کارهایی انجام دادند که در آن با رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم مخالفت کردند و در آن بنای مخالفت با رسول خدا را از روی عمد داشتند . پیمان او را شکسته و سنت او را تغییر دادند ؛ و اگر مردم را بر ترک آنها وادار نمایم و آنها را به جایگاه خود بازگردانم و به آنچه در زمان رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم بود لشکر من از گرد من پراکنده شده و تنها باقی می مانم و یا با عده کمی از شیعه ام که برتری من و وجوب امامت من از کتاب خدا و سنت رسول خدا - صلی الله علیه وآله وسلم – را می دانند .
... قسم به خدا که مردم را دستور دادم که در ماه رمضان غیر از نماز واجب را به جماعت نخوانند و ایشان را آگاه نمودم که خواندن نماز مستحبی به جماعت بدعت است ؛ پس عده ای از لشکریان که همراه من جنگیده بودند ندا دادند : ای اهل اسلام سنت عمر تغییر کرد!!! ما را از نماز مستحبی در ماه رمضان باز می دارند !!!
و ترسیدم که بر من از سمت لشکرم شوریده همانگونه که از این امت تفرقه و اطاعت از امامان گمراهی و دعوت کنندگان به سوی آتش دیدم .
همانطور که در این روایت صحیح آمده است ، حضرت حتی در زمان خویش شیعیان را اقلیت کوفه می دانند !!!
طرفداران عثمان در لشگر کوفه :
به عنوان مثال وقتی ایشان جلوی آب را گرفته و بین حضرت و رود فرات مانع شدند بریر همدانی به ایشان گفت :
« ... وهذا ماء الفرات ، تقع فیه خنازیر السواد وکلابه ، قد حیل بینه وبین ابن رسول الله ».
این آب فرات است که خوک های کثیف و سگ ها به آن دسترسی دارند اما بین آن و بین فرزند رسول خدا مانع شده اند .
پس گفتند :
« یا بریر قد اکثرت الکلام فاکفف ، والله لیعطش الحسین کما عطش من کان قبله» یقصد: عثمان بن عفّان .
أعیان الشیعة ج1 ص599
ای بریر زیاد سخن گفتی ؛ پس کلام را تمام کن ؛ قسم به خدا حسین باید تشنه باشد ؛ همانطور که کسی که قبل از او بود – مقصودشان عثمان بود – تشنه ماند .
آیا این پاسخ یک شیعه (طبق اصطلاح کنونی )است ؟
کلامی که از عزره در مورد زهیر بن قین نقل شد به خوبی بیانگر این مطلب است .
سنت کوفه یعنی سنت ابو حنیفه :
وقتی در کتب اسلامی و فقهی با این عبارت مواجه می شویم که "‌هذا رای کوفی " یعنی این از نظرات اتباع ابو حنیفه است . این نشان می دهد که چند سال بعد از شهادت امام حسین علیه السلام کوفه مرکز احناف شده است و این خود با شیعه بودن اکثر مردم این شهر در گذشته آن منافات دارد .
تمامی این شواهد و مدارک جدای از قتل و کشتار هایی است که معاویه در مورد شیعیان امیر مومنان و امام حسن علیهما السلام انجام داد و بسیاری از ایشان را شهید کرده و عده بسیاری را تبعید کرد و یا به زندان انداخت ؛ با این همه باز می بینیم که طبق مدارک تاریخی همان عده اندک شیعه باقی مانده در کوفه نیز خواستند به یاری امام حسین علیه السلام بیایند اما با نیروهای ابن زیاد مواجه شده و دستگیر شدند ، و تنها عده ای انگشت شمار مانند زهیر و حبیب بن مظاهر توانستند از این حصار عبور کنند و در بین آن ها هم عده ای بعد از شهادت حضرت به کربلا رسیدند .
لذا با این حساب دیگر شیعه ای در کوفه باقی نمی ماند که بخواهد به جنگ حسین بن علی علیهما السلام بیاید .
5- نامه نوشتن کوفیان برای امام حسین دلیل بر تشیع آنان نیست
اینکه در برخی از کتاب تاریخی آمده که ایشان برای حضرت نامه فرستاده اند ، دلالت بر شیعه بودن ایشان ندارد . زیرا ایشان این عمل را تنها به این اعتبار انجام داده اند که حضرت از صحابه رسول خدا و نوه ایشان می باشد ؛ نه به این عنوان که حضرت امام سوم و معصوم می باشد و اینکه لیاقت حضرت برای خلافت بدین جهت از دیگران بیشتر است .
6- هیچ یک از سران سپاه یزید جزو شیعیان ذکر نشده است :
وقتی که به کتب علمای رجال شیعه و سنی رجوع می کنیم حتی یک نفر از قاتلان امام حسین علیه السلام مانند عمر بن سعد و شبث بن ربعی و حصین بن نمیر و شمر بن ذی الجوشن و ... را پیدا نمی کنیم که در این کتاب ها جزو شیعیان و یا به اصطلاح اهل سنت روافض ذکر شده باشد . با اینکه روایات در مورد اینکه اینها از عموم مسلمانان و طرفداران حکومت جور بوده اند فراوان است .
اما اینکه ایشان مدت زمانی تحت امر امیر مومنان علی علیه السلام بوده اند نمی تواند دلیل بر این باشد که ایشان از شیعیان حضرت بوده اند . همانطور که اینکه کسی پشت سر حضرت نماز خوانده باشد و یا در جنگی در کنار حضرت شمشیر زده باشد نیز دلالت بر شیعه بودن وی ندارد . زیرا ایشان امام علی علیه السلام را خلیفه چهارم به حساب می آورده اند و اطاعت او را به این صورت واجب می دانسته اند . نه اینکه حضرت را خلیفه اول و معصوم دانسته و او را به این جهت لازم الاتباع و امام بداند .
این بود خلاصه ای از جواب ها بر این اشکال که شیعیان امام حسین علیه السلام را به شهادت رسانده اند .
بنا بر این می توان گفت که مردم کوفه در زمان امیر مومنان دو گروه بودند :
1- شیعه به معنی خاص : یعنی به دوست داشتن اهل بیت و دشمنی با دشمنان ایشان اعتقاد داشتند . ایشان در لشکر عمر سعد که با امام حسین علیه السلام جنگید حضور نداشتند . زیرا یا در کنار حضرت شهید شده و یا در زندان و یا تحت حصار بوده و یا بعد از شهادت حضرت به کربلا رسیده اند .
2- شیعه به معنی اعم :یعنی به اهل بیت علاقه مند بودند اما به دشمنی با دشمنان ایشان اعتقاد نداشتند . ایشان همان گروهی هستند که امامت الهی اهل بیت را و سایر شروط تشیع را قبول نداشتند ؛ که ممکن است عده ای از ایشان در لشکر عمر سعد و یزید حضور داشته اند .
ارسال شده در تاریخ14/7/88

هیچ نظری موجود نیست: