چه کسانی مستحق لعن هستند؟وایا لعن دادنددر زمان حاضر واجب است؟

در وسائل الشيعه بابي بنام تحريم لعن غير مستحق عنوان شده و روايتي در اين باب از امام صادق ـ عليه السلام ـ نقل شده است.[5] اما اگر متعلق لعن مستحق لعن باشد مانعي ندارد و مستحقين لعن چند گروه اند كه در قرآن كريم بيان شده و همگي آنان مورد لعن خداوند قرار گرفته اند. 1. در درجه اول شيطان مستحق لعن است چون خداوند او را مورد لعن قرار داده است.[6] 2. در درجه دوم كافرين مستحق لعن هستند.[7] 3. منافقين نيز از كساني هستند كه مستحق لعن قرار گرفته اند.[8] 4. دسته چهارم مستحقين لعن از ميان مسلمين مي باشند و آنان عبارتند از: الف: كسي كه همسر خود را به عمل منافي عفت متهم كند و شاهدي جز خودش نداشته باشد و وقتي بنام خداوند پنج مرتبه شهادت مي دهد در مرتبه پنجم مورد لعن قرار مي گيرد اگر در اتهامش دروغگو باشد.[9] ب: دسته دوم از ميان مسلمين ظالمين است.[10] ج: كساني كه به زنان پاكدامن و مؤمن تهمت مي زنند.[11] د: كسي كه مؤمن را عمداً به قتل مي رساند.[12] هـ: قاطع رحم نيز از كساني است كه در قرآن كريم مورد لعن قرار گرفته است[13] پيامبر اسلام(ص) نيز بعضي را به صورت معيني لعن فرموده است و لعن پيامبر حاكي از اينست كه آنان خود به خود مستحق لعن هستند و مورد لعن خداوند قرار دارند. تا اينجا روشن شد كه مسلمانان بر طبق قرآن و روايات مي توانند اين گروه ها را مورد لعن خودشان قرار دهند و هيچ نوع فساد اجتماعي بر آن مترتب نمي گردد و اهل سنت هم قطعاً با اين مسئله موافق اند. اما افرادي كه در سوال عنوان شده است به دو دسته تقسيم مي شود. يك دسته دشمنان اهل بيت اند كه عبارت از ناصبي ها و وهابي هاي امروز باشند. لعن آنها در نزد اهل سنت نيز بايد جايز باشد چون دشمنان اهل بيت ـ عليه السلام ـ با. صريح قرآن مخالفت نموده و به جاي محبتي را كه خداوند نسبت به اهل بيت بر مسلمين واجب نموده است با آنان دشمني و خصومت را در پيش گرفته كه حتي كفار هم نسبت به خصوص اهل بيت چنين دشمني را ندارند. برادران اهل سنت قائل به وجوب محبت نسبت به اهل بيت مي باشند. زمخشري روايات متعددي را در وجوب محبت اهل بيت در ذيل آيه مودت (شوري 23) بيان نموده است.[14] پس لعن به اين گروه ها هيچ فسادي در جامعه به دنبال ندارد زيرا چه آنان را لعن كنيم و چه نكنيم دست از دشمني بر نمي دارند و به خون شيعيان در هر صورت تشنه اند. دستة دوّم مخالفين اهل بيت(ع) هستند به اين معنا كه معتقد به امامت آنان نمي باشند ولي در عين حال با آنان دشمني هم ندارند اين گروه هر چند هم اگر در تحت يكي از عناوين جواز لعن كهن كه قبلاً ذكر شد قرار بگيرد، لكن با توجه به اين كه اصل لعن هيچ نوع وجوبي ندارد و گاهي لعن به اين اشخاص وضع سياسي اجتماعي جامعه را متشنج ساخته و به اختلافات جبران ناپذيري منجر مي شود. مناسب است كه با رعايت جوانب امر از برگزاري چنين مجالسي پرهيز شده و لزومي براي تشكيل چنين مجالسي ديده نمي شود. بلكه براي شيعيان مناسب است كه راه هاي منطقي تر و معقول تري را براي بيان ضعف عقايد مخالفين اهل بيت در پيش بگيرند و از دامن زدن به اختلافات سياسي، اجتماعي پرهيز كنند زيرا هر چند تحقق وحدت اعتقادي بين شيعه و سنّي غير ممكن است ولي با وجود اختلافات اعتقادي، وحدت سياسي و اجتماعي امكان پذير است. معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر: 1. الشيعه و افتراء السبّ و الشتم، تاليف سيد محمد حسين قزويني 2. شيعه و زمامداران خود سر، محمد جواد مغنيه.[1] . همزه/ 1. و حجرات/11. [2] . كليني، محمد بن يعقوب، كافي، دارالكتب الاسلاميه، چهارم،1365ش، ج2، ص359. [3] . همان، ج2، ص324. [4] . مغربي، قاضي نعمان، دعائم الاسلام، دارالمعارف، 1383ق، ج2، ص352. [5] . حر عاملي، وسائل الشيعه، قم، ال البيت، دوم، 1414ق، ج12، ص301. [6] . ص 78. [7] . احزاب/64. [8] . توبه /68. [9] . نور/7. [10] . هود/18. [11] . نور/23. [12] . نساء /93. [13] . محمد/22 و 23. [14] . زمخشري، محمود بن عمر، كشان، بيروت، دارالكتاب العربي، بيتا، ج4، ص220.بر گرفته از سایت( اندیشه قم )
ارسال شده در تاریخ 12/8/88

۱ نظر:

ناشناس گفت...

با سلام لطفا برای همیاری به لینک باکس کد را اخر صفحف خود قرار هید با تشکر
http://vahhabilink.mihanblog.com/