ایا شافعی ها اعتقاد به اهلبیت(علیهم السلام)دارند

مقداد بن اسود نقل كرده كه رسول اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمودند: معرفت و شناخت آل محمّد ـ صلّي الله عليه و آله ـ برائت از آتش است و دوستي آل محمّد ـ صلّي الله عليه و آله ـ جواز عبور از صراط مي‌باشد و ولايت آل محمّد ـ صلّي الله عليه و آله ـ امان از آتش مي‌باشد. شبلنجي بعد از ذكر دسته‌اي از احاديث در اين زمينه مي‌گويد: از اين احاديث وجوب محبّت اهل بيت و حرمت شديد بغض و دشمني آنها فهميده مي‌شود. در ادامه دارد كه بيهقي و بغوي نيز به اين مسأله تصريح كرده‌اند بلكه شافعي به اين مطلب نص زده است. در حكايتي كه از او نقل شده: در مجلسي از محبّت اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ سخن به ميان آمده عده‌اي گفتند اين سخنان را رها كنيد، اينها از اقوال رافضي‌ها مي‌باشد. در اين هنگام شافعي‌ اشعاري چنين سرود: اذا في مجلس تذكر عليا و سبطه و فاطمه الزكية ينال تجاوزوا يا قوم هذا فهذا من حديث الرافضيه برئت الي المهيمن من اناس يرون الرفض حب الفاطميه (زماني‌كه در مجلسي علي و فرزندانش و فاطمه زكيه را ياد مي‌كرديم. گفته شد اي قوم از اين سخنان دست برداريد چون از اقوال رافضي‌ها و بيرون شدن از دين مي‌باشد، من از دست مردمي كه دوستي فاطمه را خروج از دين مي‌پندارند به خدا پناه مي‌برم) و با اشعار ديگري سروده كه: يا آل بيت رسول الله حبكم فرض من الله في القران انزله يكفيكم من عظيم الفخر انكم من لم يصل عليكم لا صلوة له (اي خاندان رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ محبت شما در قرآن از طرف خداوند بر ما فرض و واجب شده است. در عظمت و بزرگواري شما همين بس كه هر كس به شما صلوات نفرستد نمازش قبول نيست.) و او نيز سروده است: ان كان رفضا حب آل محمّد (ص) فليشهد الثفلان اني رافضي (اگر دوستي آل محمّد خروج از دين باشد پس انس و جن شاهد باشند كه من از دين خارجم و رافضي هستم.)اهل سنّت محبّت ائمة طاهرين ـ عليهم السّلام ـ را فرض مي‌دانند، منتهي شافعيان به پيروي از امامشان به اين امر بيشتر اهتمام دارند . معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر: 1. داوود الهامي، امامان اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ در گفتار اهل سنّت، بي‌جا، مكتب اسلام، پاييز، 77. 2. علامه طباطبايي، شيعه در اسلام، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 76. 3. محمّد تقي مصباح يزدي، آموزش عقايد، قم، سازمان تبليغات اسلامي، 72، صص 341 تا 386. 4. جعفر سبحاني، منشور عقايد اماميه،قم، مؤسسة الامام الصادق، 76.[1] . ر.ك: به سبحاني، جعفر، منشور عفايد اماميه، قم، مؤسسة الامام الصادق ـ عليه السّلام ـ ، 76، صص 149 تا 181. و طباطبايي، محمّد حسين، شيعه در اسلام، قم، انتشارات اسلامي، 72. [2] . شواهد التنزيل، ج2، ص 189. [3] . شبلنجي، نور الابصار، بي‌جا، دار الفكر، 1299 هـ ق، ص 88. [4] . ابراهيم الجويني، فرائد السمطين، (بيروت، مؤسسة المحمودي، 1398) ص 255 و 256. [5] . سليمان بن ابراهيم القندوزي، ينابيع الموده، ص 72، 1416 ق. [6] . شبلنجي، نور الابصار، ص 92..بر گرفته از سایت( اندیشه قم )
ارسال شده در تاریخ 12/8/88

هیچ نظری موجود نیست: